89/3/1
1:18 ع
صدا که زمخت میشود ، پشت لب که سبز می شود ، احساس جنسی که پیدا میشود ، یعنی فرد از کودکی فاصله گرفته و " نوجوان " شده . به گونهای که احساس میکند دوباره متولد شده . احساس می کند تا به حال درست و حسابی زندگی نکرده ، چشم هایش خیلی چیزها را ندیده ، گوش هایش خیلی حرف ها را نشنیده ، انگار تا به حال احساسش فلج بوده و در کل ، انگار نوجوان رعنای ما تازه فهمیده که : " دنیا دست کیه ! " در کنار تمام اینها ، چیزی مثل سوزش یک نقطه ی نورانی و عمیق ، او را به سمت تمایلات ایمانی و اخلاقی می کشاند . احساس می کند که چقدربه خدا نزدیک است ، چقدردلش برای دین و آئین و عقیده اش می تپد . از مبداء هستی ، دلیل آفرینش ، شناخت خالق ، و چگونگی ارتباط با خدا می پرسد . اینجاست که با تمام وجود می خواهد بداند و بداند و بداند . " به عقیده روان شناسان ، دوران جوانی و بلوغ ، دوره ی بروز احساسات مذهبی است . جوانان از هر ملت و نژادی ، به طور فطری ، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند . این خواهش عمیق طبیعی ، باعث شده است که دانشمندان روان شناس ، دوران بلوغ و جوانی را سنین " ماورای طبیعی " بنامند و در مباحث « روان شناسی جوان » مستقلا درباره ی آن گفت وگو کنند . حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند ، در دوران بلوغ ، علاقه ی بیش تری نسبت به مسائل مذهبی از خود نشان می دهند . " (1) "این حس ، در شانزده سالگی به اوج میرسد که اگر خوب هدایت شود ، عامل مهمی برای رشد معنوی جوانان است . " (2) پس با توجه به این همه شور و میل باطنی ، چرا " جوان " را مترادف " جاهل " می نامند و او را ناشی و غیرقابل اعتماد می دانند ؟ چرا او را با چوب " بی تجربگی " از خود می رانند و می خواهند مطیع اوامر بزرگ ترها باشد و حرفی جز " چشم " نگوید ؟ چرا خیلی ساده از سوالهای " وجودشناسی " اش می گذرند و به شک شبهه های دینی او برچسب " کفر " می زنند ؟ جوان امروز ، اهل منطق و بحث و نظر است . به دنبال جواب قانع کننده می گردد برای دغدغه هایش . اگر بیابد ، مذهبی می شود . اگر نیابد ، یا به سمت عرفان های پرزرق و برقی می رود که متولیانش به جوان ها نزدیکترند مثل بودیسم و عرفان سرخ پوستی و ترجمه ی کتاب های مسیحی و هندی ، یا قید زندگی مذهبی را می زند و لاقید می شود . جوانان ایرانی در باطن دین دار هستند . هم از نظر فطری هم از بعد تاریخی . به قول شهید مطهری : " آن نجابت ایرانی با نورانی بودن اسلام ، وقتی با هم ممزوج می شود ، از ما یک ملت مقاوم ، نجیب ، عفیف و دیندار می سازد . " (3) در طول تاریخ ، این جوان ها بوده اند که سرنوشت ها را رقم زدند و پیش بردند . از ابتدای تاریخ گرفته تا عصر معاصر :
- ابتدای تاریخ اسلام : " عمار " ، که در سنین جوانی اسلام نوظهور را پذیرفت و پدر و مادر پیرش ، سمیه و یاسر را نیزبه اسلام دعوت کرد .
- عصر معاصر : عاملان اصلی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس .
مشکل کار از کجاست ؟
دغدغه ی اصلی والدینی که می خواهند فرزندانی مذهبی داشته باشند این است : مسائل دینی ، احکام شرعی ، واجبات و مستحبات و مکروهات ، و هزاران نکته ی مهم و ضروری مربوط به دین . یک مربی خبره ، آن است که در مقابل هر سوالی ، جوابی داشته باشد . اما اینکه چگونه ، با چه لحنی و از چه دریچه ای با سوال کننده ارتباط برقرار کند ، عامل بسیار مهم تری است . یک مربی خبره ، باید یک روان شناس چیره دست نیز باشد . جوان ، به لحاظ شوروحال وصف ناشدنی ، نیروی جوانی و سرزندگی ، در تمام قوم ها وملیت ها ، تاثیرگذار بوده و سرنوشت ساز . ولی آنچه مایه ی تاسف و دریغ است ، سوءاستفاده از این همه شور و هیجان جهت پیشبرد اهداف سیاسی ، فرهنگی ، و غیره است .
پیام رسان