سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< 1 2 3 >

89/3/1
1:18 ع

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : میگویند فردا شما مرا به زمین می فرستید ! اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوان برای زندگی به آنجا بروم ؟ !
خداوند پاسخ داد : از میان تعداد بسیاری از فرشتگان ، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام ، او از تو نگهداری خواهد کرد . اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه : اما اینجا در بهشت ، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند . خداوند لبخند زد : فرشته تو برایت آواز خواهد خواند ، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد ، شاد خواهی بود . کودک ادامه داد : من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟ ! خداوند او را نوازش کرد و گفت :فرشته تو زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی . کودک با ناراحتی گفت  : وقتی می خواهم با شما صحبت کنم چه کنم ؟ !
اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت :  فرشته ات ، دستهایت را کنار هم قرار خوهد داد به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی ! کودک سرش را برگرداند و پرسید : شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی میکنند ، چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟
- فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .
کودک با نگرانی ادامه داد : اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توان شما را ببینم ناراحت خواهم بود . خداوند لبخند زد و گفت : فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت . در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که باید بزودی سفرش را آغاز کند ، او به آرامی یک سوال دیگر از خدا پرسید : خدایا !  اگر من همین حالا باید بروم  لطفا نام فرشته ام را به من بگویید . خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد : نام فرشته ات اهمیتی ندارد ، تو به راحتی می توانی او را مـادر صدا کنی .


  

89/3/1
1:18 ع

چند خطی برای تو - قبیله پرواز  هنر مردان خدا - قبیله پرواز

این چند خط را فقط برای تو می نویسم . برای تو که این روزها بد جور سینه ات خس خس می کند . برای تو و به یاد سرفه های شبانه ات که بدجوری پَکرت کرده . نه اینکه از درد سرفه ها گله داشته باشی ، که خودم شنیدم در سجده نمازت از خدا می خواستی به خاطر آزار ناخواسته همسایه ها از گناهت بگذرد . دروغ چرا ، اینجا می نویسم چون رویم نمی شود به خودت بگویم . اینجا می نویسم چون خجالت می کشم رک و راست با خودت حرف بزنم . راستش بدجور می ترسم از اینکه نباشی . از اینکه سایه ات روی سرم نباشد . می دانم این حال و روزت تازگی ندارد و قبل تر هم یادگاری دوران عشق بازی ات با خدا به زحمتت انداخته بود ، اما این بار نمی دانم چرا بیشتر از همیشه ترسیده ام . چند روز پیش وقتی دیدم دور از چشم همه داشتی دستمال خونی ات را می شستی ، تمام بدنم لرزید . پاهایم سست شد . نشد که بایستم و تماشایت کنم . فرار کردم . رفتم تا نبینم . و شاید تا نبینی ام . نبینی که پسرت ، پسر رشیدت چطور زمین گیر شده .راستش از یک چیزی هم خیلی می ترسم . از خودم بعد از تو . ! می ترسم از اینکه راه را بدون تو گم کنم . که نفهمم کجا باید بروم و چه باید بکنم . به خودت نگفته ام اما تمام این سال ها را ، لحظه به لحظه اش را به تک جمله هایت که مثل چراغ راهم بود مدیونم . باور کن خجالت می کشم از گفتنش اما " و الله " که من بدون تو هیچم . هیچ . . . دیروز که با دکترت صحبت کردم ، وقتی گفت دعا کنیم ، دلم هری فرو ریخت . حاجی خیلی حرف دارم برای گفتن . بدجور احساس تنهایی می کنم . نه اینکه فکر کنی تو کلم را از دست داده باشم . نه . به همان خدایی که خودت به من شناساندی قسم که حتی یک لحظه هم امیدم را از دست نداده ام . اما چه کنم که این دل لعنتی امانم نمی دهد . دست خودم که نیست. هرکار که می کنم ، هر چقدر که ذکر می گویم ، هرچقدر که دعا می کنم ، باز دلم آرام نمی شود که نمی شود . حاجی آخر خودت بگو چطور تاب بیاورم وقتی که سرفه های بی امان و ممتدت را می بینم . طور تحمل کنم وقتی تنگی نفست را و روی زمین از درد سینه دست و پا زدنت را می بینم . بار اول نیست . اما والله این بار نگاهت از همیشه غریب تر است به خدا این بار خودت هم حال و هوای دیگری داری . ن را جمعه وقتی که ماسک اکسیژن را تنظیم می کردم فهمیدم. از لبخندی که روی لبت بود. از نگاه مظلومی که تا عمق وجودم را آتش زد. از تشکرت که لحنش از هر روضه ای برایم تلخ تر و سنگین تر بود.حاجی به خدا بدجور درمانده ام. بدجور ناتوانم خودت بگو چه کنم. خودت دلداری ام بده. خودت با تک جمله ای قلبم را قوت بده. تو را به خون رفقایت خودت از این هول و هراس نجاتم بده.


  

89/3/1
1:18 ع

دنیا دست کیه ؟

صدا که زمخت می‌شود ، پشت لب که سبز می شود ، احساس جنسی که پیدا می‌شود ، یعنی فرد از کودکی فاصله گرفته و " نوجوان  " شده . به گونه‌ای که  احساس می‌کند دوباره متولد شده . احساس می کند تا به حال درست و حسابی زندگی نکرده ، چشم هایش خیلی چیزها را ندیده ، گوش هایش خیلی حرف ها را نشنیده ، انگار تا به حال احساسش فلج بوده و در کل ، انگار نوجوان رعنای ما  تازه فهمیده که : " دنیا دست کیه ! " در کنار تمام اینها ، چیزی مثل سوزش یک نقطه ی نورانی و عمیق ، او را به سمت تمایلات ایمانی و اخلاقی می کشاند . احساس می کند که چقدربه خدا نزدیک است ، چقدردلش برای دین و آئین و عقیده اش می تپد . از مبداء هستی ، دلیل آفرینش ، شناخت خالق ، و چگونگی ارتباط با خدا می پرسد . اینجاست که با تمام وجود می خواهد بداند و بداند و بداند . " به عقیده روان شناسان ، دوران جوانی و بلوغ ، دوره ی بروز احساسات مذهبی است . جوانان از هر ملت و نژادی ، به طور فطری ، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند . این خواهش عمیق طبیعی ، باعث شده است که دانشمندان روان شناس ، دوران بلوغ و جوانی را سنین " ماورای طبیعی " بنامند و در مباحث « روان شناسی جوان » مستقلا درباره ی آن گفت وگو کنند . حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند ، در دوران بلوغ ، علاقه ی بیش تری نسبت به مسائل مذهبی از خود نشان می دهند . " (1) "این حس ، در شانزده‌ سالگی به اوج می‌رسد که اگر خوب هدایت شود ، عامل مهمی برای رشد معنوی جوانان است . " (2)  پس با توجه به این همه شور و میل باطنی ،  چرا " جوان " را مترادف " جاهل " می نامند و او را ناشی و  غیرقابل اعتماد می دانند ؟ چرا او را با چوب " بی تجربگی " از خود می رانند و می خواهند مطیع اوامر بزرگ ترها باشد و حرفی جز " چشم " نگوید ؟ چرا خیلی ساده از سوالهای " وجودشناسی " اش می گذرند و به شک شبهه های دینی او برچسب " کفر " می زنند ؟ جوان امروز ، اهل منطق و بحث و نظر است . به دنبال جواب قانع کننده می گردد برای دغدغه هایش . اگر بیابد ، مذهبی می شود . اگر نیابد ، یا به سمت عرفان های پرزرق و برقی می رود که متولیانش به جوان ها نزدیکترند مثل بودیسم و عرفان سرخ پوستی و ترجمه ی کتاب های مسیحی و هندی ، یا قید زندگی مذهبی را می زند و لاقید می شود . جوانان ایرانی در باطن دین دار هستند . هم از نظر فطری هم از بعد تاریخی . به قول شهید مطهری : " آن نجابت ایرانی با نورانی بودن اسلام ، وقتی با هم ممزوج می شود ، از ما یک ملت مقاوم ، نجیب ، عفیف و دیندار می سازد . " (3) در طول تاریخ ، این جوان ها بوده اند که سرنوشت ها را رقم زدند و پیش بردند . از ابتدای تاریخ گرفته تا عصر معاصر :
- ابتدای تاریخ اسلام : " عمار "  ، که در سنین جوانی اسلام نوظهور را پذیرفت و پدر و مادر پیرش ، سمیه و یاسر را نیزبه اسلام دعوت کرد .
- عصر معاصر : عاملان اصلی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس .
مشکل کار از کجاست ؟
دغدغه ی اصلی والدینی که می خواهند فرزندانی مذهبی داشته باشند این است : مسائل دینی ، احکام شرعی ، واجبات و مستحبات و مکروهات ، و هزاران نکته ی مهم و ضروری مربوط به دین . یک مربی خبره ، آن است که در مقابل هر سوالی ، جوابی داشته باشد . اما اینکه چگونه ، با چه لحنی و از چه دریچه ای با سوال کننده ارتباط برقرار کند ، عامل بسیار مهم تری است . یک مربی خبره ، باید یک روان شناس چیره دست نیز باشد . جوان ، به لحاظ شوروحال وصف ناشدنی ، نیروی جوانی و سرزندگی  ، در تمام قوم ها وملیت ها ، تاثیرگذار بوده و سرنوشت ساز . ولی آنچه مایه ی تاسف و دریغ است ، سوءاستفاده از این همه شور و هیجان جهت پیشبرد اهداف سیاسی ، فرهنگی ، و غیره است .


  

89/3/1
1:18 ع

نقد و بررسی کتاب و فیلم راز ( Secret )

مدت‌هاست با واژه " راز " برخورد می‌کنیم در رسانه ها کتاب فروشی ها و سایت ها ، این چه رازی است که چنین برملاست ؟ چکیده اش این است : اگر انسان با تمام وجودش خواهان چیزی باشد به آن خواهد رسید چرا که ذهن او بر کائنات تاثیر میگذارد به این معنی که او به عالم هستی فرمان می دهد تا مثل یک غول چراغ جادو خواسته ی او را فراهم نماید و عالم ( کائنات ) نیز چاره ای جز فرمانبرداری ندارد . مدّعیان این نگرش ، در بیان دیگری چنین می گویند که انسان از طریق پافشاری بر خواسته های درونی خود آن ها را سمت وجود خود جذب می کند لذا نام فرضیه خود را نظریه جذب گذاشته اند . روشن است که اگر کسی چنین تأثیری را برای عالم هستی ، مستقل از خدا و اذن تکوینی او قائل باشد ، از نگاه توحیدی مشرک است . بر همین اساس در روایات اهل بیت ( ع ) یادگیری و عمل به علم احکام نجوم که در آن ، ستارگان را مؤثّر در سرنوشت انسان ها می پندارند ، حرام اعلام شده و منجّم طالع بین ، با کافر برابر نهاده شده است ( مراد نجوم طالع بینی است نه نجوم علمی ) . امّا اگر کسی بر این اعتقاد باشد که عالم هستی به اذن و اراده ی خدا چنین خاصّیتی دارد که خواسته های انسان را برآورده می کند و مستقل از اراده ی خدا کاری نمی کند ، اعتقاد او کفر و شرک نخواهد بود ، لکن اگر مدرکی عقلی یا نقلی بر گفته ی خود نداشته باشد ، باور او اعتقادی خرافی و باطل خواهد بود . درباره ی انسان های مقرّب درگاه الهی نیز اگر کسی چنین باوری داشته باشد که آن بزرگواران ، مستقل از خدا و بدون اذن الهی حاجتی را برآورده می کنند باز باورش ، کفر و شرک خواهد بود ؛ امّا اگر کسی طبق دلیل عقلی یا نقلی معتبر عقیده داشته باشد که انسان های خاصّی به اذن و اراده ی خداوندی می توانند حاجتی را برآورده نمایند عقیده ی او شرک آلود نخواهد بود .
1 . ارزیابی قانون جذب
قانون جذب که در کتاب و فیلم راز مطرح شده و از آنجا به کتب دیگر راه یافته ، به نحو مطلق نه مورد تأیید حکما و متکلمین اسلامی است و نه مورد تأیید دانشمندان علوم تجربی و نه مورد تأیید روانشناسی علمی . این نظریه صرفاً یک ادّعای بدون دلیل است که نه با براهین فلسفی اثبات می شود و نه با روش علوم تجربی . البته برخی از گزاره های مطرح در این نظریه ، در متون دینی نیز وجود دارد امّا این به معنی تطابق این نظریه با عقائد اسلامی نیست . اسلام با هر مکتب فکری دیگری مثل مارکسیسم یا لیبرالیسم هم در برخی گزاره ها ممکن است اشتراک ظاهری داشته باشد ؛ امّا باید توجّه داشت که یک مکتب یا نظریه تنها مشتی گزاره نیست بلکه یک چهارچوب به هم پیوسته است که گزاره ها بخشی از مصالح آن هستند . از اینرو تشابه اسلام با برخی مکاتب یا نظریه ها که با آن ها اشتراک گزاره دارد مثل تشابه هواپیما با قابلمه است که در هر دو ، از آلیاژ آلومینیوم استفاده شده اند . 
2 .  اشــکالات قـــانون جـــذب :
عمده مطلب این فیلم و کتاب درباره ی قانون جذب است . این فیلم و کتاب گرچه مطالب ارزشمند و مفیدی هم دارند لکن از جهاتی مورد نقدند که به برخی از آن ها اشاره می شود . بزرگترین عیب این نظریه غلوّ آمیز بودن آن است که تا حدّ زیادی شکل شعار و تبلیغات به خود گرفته است . ترفندهایی در این فیلم و کتاب آن ، به کار رفته که شایسته ی یک فیلم یا کتاب علمی نیست . در فیلم یا کتاب علمی باید مستند و منطقی سخن گفت نه احساسی و شعاری . در حالی که اگر توجّه نموده باشید این فیلم شباهت زیادی به آگهی های تبلیغاتی دارد و حتماً مستحضرید که این فیلم و کتاب از پرفروشترین فیلم ها و کتاب ها نیز بوده اند . با این که نویسنده ی کتاب و سازنده ی فیلم ، مدّعی تجربی بودن مطالب خود است ولی حقیقت این است که مطالب آن از راه و روش تحقیق تجربی به اثبات نرسیده است . اینکه ما بگردیم و صدها و یا حتّی هزاران مورد موافق با این نظریه پیدا کنیم موجب اثبات شدن آن نمی شود . در علوم تجربی ، باید کلیت یک قانون فرضی به اثبات برسد . برای مثال اگر ما آب تمام چشمه ها و دریاها و . . . را آزمایش کنیم خواهیم دید که همه ی این آب ها هادی جریان الکتریسیته هستند امّا حقیقت علمی این است که آب خالص ، هادی جریان الکتریسته نیست . پس به صرف استقراء و مشاهده ی صدها و هزاران مورد نمی توان به قانون علمی دست یافت . حتّی برخی منتقدین این نظریه در مغرب زمین ، نه تنها اثبات شدن آن را نپذیرفته اند بلکه ادّعا نموده اند که این نظریه ، از راه تجربی غیر قابل اثبات است . چون این نظریه نه قابل آزمایش است و نه موارد نقض خود را مشخّص می کند ؛ در حالی که هر نظریه ی تجربی باید واجد این خصوصیات باشد . در مقابل این نقد ، طرفداران نظریه ی جذب گفته اند : کارکرد مثبت این نظریه که موجب امیدواری  انسان ها می شود نشانگر درستی آن است . امّا این جواب درست نیست چون بسیاری نظرات علمی با اینکه کارکرد مثبت داشته اند ولی بطلانشان بعد از مدّتی روشن شده است . برای مثال نظریه ی ترکیب سرعت ها و نظریه گرانش نیوتن با اینکه هم اکنون نیز به خاطر آسانی و تقریب بالا ، کاربرد دارند ولی توسّط نظریه نسبیت خاص و عام اینشتین باطل شده اند . مطالب این فیلم و کتاب نه تنها با علوم تجربی اثبات نشده است ، نویسنده ی آن ، توجیه فلسفی درستی هم از نظریه ی خود ارائه نداده است تا اقلاً بتوان آن را یک نظریه ی فلسفی قلمداد نمود . این نظریه ، پارادوکسیکال ( خود متناقض و خود ابطال گر  ) است ؛ این نظریه مدّعی است که شما به هرچه فکر کنید وجود شما آن را به خود جذب می کند ؛ یا کائنات ( عالم هستی ) آن را به شما اعطا می کند . سال هاست که طرفداران این نظریه در پی اثبات علمی این نظریه هستند پس با این وجود چرا آن ها راه حل را جذب نکرده اند یا چرا عالم خلقت ، راه اثبات این نظریه را در اختیار آن ها قرار نداده است . از درستی این نظریه تناقض لازم می آید . اگر کسی خواسته ای داشته باشد ، و دیگری نقیض آن خواسته را داشته باشد و هر دو نیز به قانون جذب عمل کنند ، خواسته ی کدامیک تحقق خواهد یافت ؟ ؟ ! ! برای مثال کشاورزی با تمام وجود می خواهد باران ببارد و همسایه ی کوزه گر او با تمام وجود می خواهد که باران نبارد ، حال جهان به کام کدامیک خواهد بود ؟ ! اگر باران ببارد قانون جذب در مورد کوزه گر نقض شده است و اگر باران نبارد قانون جذب در مورد کشاورز نقض شده است . پس در هر حال این قانون عمومیت ندارد . حال اگر به جای دو نفر با دو خواسته ی متناقض میلیونها نفر با میلیونها خواسته ی متناقض بخواهند به قانون جذب عمل کنند چه اتّفاقی رخ خواهد داد ؟ اگر این قانون درست باشد در آن صورت جهان از هم خواهد پاشید . برای برخی مطالب این فیلم و کتاب می توان شواهدی از قرآن و روایات ارائه نمود امّا این بدان معنا نیست که این نظریه موافق با نظر اسلام است ؛ بلکه نظریه ی اسلام در برخی گزاره ها با این نظریه اشتراک دارد . و این امری طبیعی است . اسلام با بسیاری از مکاتب دنیا اشتراک گزاره دارد ولی کلیت آن ها را مردود می داند . برخی از گزاره های این نظریه ، و نتیجه ی حاصله از برخی گزاره های آن با برخی از مسلمات وحی و علوم عقلی و برهانی ناسازگار است . برای مثال این نظریه به صورت ضمنی منکر قضا و قدر است . همچنین در این نظریه ، حاکمیت مطلق اراده ی خدا بر عالم هستی ، به نوعی مخدوش می شود . در حالی که این مسائل هم از راه وحی معصوم از خطا به اثبات رسیده اند هم از راه برهان عقلی . در این نظریه ، عالم خلاصه شده است در عالم مادّه ، در حالی که از نظر علوم عقلی و برهانی و وحی معصوم و مکاشفات عرفا ، حکومت عالم مادّه در دست عالم ملکوت و جبروت است . و عالم ملکوت و جبروت بر خلاف عالم مادّه ثابت بوده منزّه از تغییرند . پس فکر و خواست ما بر آن ها تأثیری ندارد . تغییرات عالم مادّه نیز بنابه برهان عقلی تحت تدبیر عالم ملکوت است .
نظریه ی اسلام :
عالم توسّط یک وجود علیم و خبیر و خیر محض ( خدا ) تدبیر می شود . تدبیر عالم مادّه از طریق عوالم فوق مادّی صورت می گیرد . « یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَی الْأَرْض . »  ؛ امور این جهان را از آسمان به سوی زمین تدبیر می‏کند . » 1 غایت همه ی عالم رسیدن به قرب خداوند متعال است « أَلا إِلَی اللهِ تَصیرُ الْأُمُورُ » ؛ آگاه باشید که بازگشت همه ی امور به سوی خداست . 2 لذا همه ی موجودات مادّی به سوی خدا در حرکتند نه به هر سویی که ما بخواهیم . خدا انسان را موجودی مختار آفریده است ؛ لذا می تواند با این حرکت عمومی عالم ، هماهنگ شود یا در مسیر عکس آن قرار گیرد . « إِنَّا هَدَیناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً . » ؛ ما راه را به او نشان دادیم ، خواه شاکر باشد ( و پذیرا گردد ) یا ناسپاسی کند . » 3 اگر کسی در مسیر حرکت عمومی عالم قرار گرفت ، یقیناً قوانین حاکم بر عالم ( سنن الهی ) ، در خدمت او خواهند بود و به او کمک خواهند نمود تا به سعادت حقیقی خود برسد ؛ امّا اگر در مسیر عکس حرکت عمومی عالم قرار گیرد ، اگرچه به خواسته های موقّت خود برسد ، به سعادت حقیقی و ابدی خود نخواهد رسید ؛ و زیر چرخ هستی نابود خواهد شد . مانند کسی که برخلاف جهت رودخانه شنا می کند . خداوند متعال کل عالم را در خدمت انسان قرار داده است ؛ امّا نه به این معنی که انسان بتواند عالم را به میل خود در آورد بلکه به این معنی که همه ی عالم چنان ساخته شده است که اگر کسی به دستورات خدا عمل نمود با او هماهنگ شود و مزاحمتی برای او ایجاد نکند و بلکه به سرعتِ تکامل او بیفزایند . « وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُون ‏ .» 4؛ آنچه در آسمآن ها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش در خدمت شما قرار داده است ، در این امر نشانه‏های ( مهمّی ) است برای کسانی که اندیشه می‏کنند . مدبّر حکیم عالم ، راه هماهنگ شدن با عالم هستی را از طریق ارسال برنامه ای به نام دین و کتاب آسمانی بیان کرده است . لذا اگر کسی مطابق دین عمل کند یقیناً عالم هستی به نفع او وارد عمل خواهد شد و او به یاری جمیع موجودات و از جمله ملائک که مدبّر عالم مادّه اند ، به سعادت حقیقی و ابدی خواهد رسید . اگر کسی تابع دین باشد حتّی شیطان نیز در رسیدن او به سعادت ابدی کمک کننده خواهد بود . چون شیطان برای یک مؤمن حقیقی مانند حریف قَدَری است که با او تمرین خودسازی می کند . همان گونه که یک حریف مناسب باعث رشد یک ورزشکار طالب مقام قهرمانی است ، شیطان نیز در رشد انسان های طالب کمال چنین نقشی دارد . حتّی مشکلات و مصائب ناشی از  عملکرد عالم خلقت ، نیز در حقیقت کمک هایی برای رشد حقیقی انسان هستند . در این نظریه انسان به تمام سعادت و خواسته های حقیقی خود می رسد که ممکن است موافق میل طبیعی او نباشند . امّا نظریه ی جذب کاری به سعادت حقیقی انسان ندارد . بلکه مدّعی است که انسان با قوانین جذب به هر خواسته ای که دارد می تواند برسد چه این خواسته ها سعادت حقیقی او را در پی داشته باشند و چه نداشته باشند .
خلاصه همه میدانیم که :

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند          تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

این که دیگر این همه قیل و قال ندارد از بدیهیات است که خداوند متعال این جهان غنی را آفریده برای بی نیازی ما اگر هم نقصانی هست از جانب خود مان است بکوشیم برطرفش کنیم تا شاد و آزاد زندگی کنیم . اینک میتوانید با دید دیگر این مستند را تماشا کنید و به لحظه لحظه این مستند بیشتر فکر کنید ، شما میتوانید مستند راز ( The Secret ) را از وبلاگ قبیله پرواز دانلود کنید .

دانلود مستند راز ( The Secret ) مرحله اول

دانلود مستند راز ( The Secret ) مرحله دوم 

پی نوشت :
1- السجدة/ 5 .
2- الشوری/ 53 .
3- الإنسان/ 3  .
4- الجاثیة/ 13.


  

89/3/1
1:18 ع

بشنو و بلوتوث کن / وبلاگ قبیله پرواز

هـمـی گـویـم و گـفـتـه ام بـارهـا

بـود کـیـش مـن مـهـر دلـدارهـا

وبلاگ قبیله پرواز این بلوتوث شنیدنی رو تقدیم می کند به همه خانواده هایی که می خوان به فرزندانشون ترتیب امامان بزرگوار شیعه رو آموزش بدن . . . این آیتم با صوت و لحنی دلنشین ، هم علاقمندشون می کنه هم . . . آویزه گوششون . . . بهتون پیشنهاد میکنم حتما بشنوید و بلوتوث کنید .

بشنوید . . .


  

89/3/1
1:18 ع

مروجان این فحاشی های ریتمیک ، در حال حاضر در داخل کشور در حال فعالیت و حتی در حال تولید کلیپهای مبتذل تصویری و به نوعی تامین کننده خوراک شبکه های ماهواره ای هم هستند . کما اینکه غفلت نهاد های نظارتی ، برای آنها تبدیل به سایه ای امنیتی نیز شده است ! اکنون به زعم نظارت های ضعیف و غفلت برخی مسئولین ، موسیقی های زیر زمینی مبتذل همچون موریانه در میان نوجوانان و جوانان در حال رشد است . هر چند رشد ماهواره و علاقه دست اندرکاران شبکه های مختلف ماهواره ای به ترویج این نوع موسیقی و خصوصا سبک " رپ " ( که البته به فحاشی ریتمیک شباهت بیشتری دارد تا موسیقی ) را نمی توان بی تاثیر دانست ، در همین حال ضعف نهاد های نظارتی در این عرصه را که منجر به افسار گسیختگی موسیقی و رشد موسیقی های زیرزمینی شده را نمی توان نادیده گرفت . لازم به یاد آوری نیست که مروجان این فحاشی های ریتمیک ، در حال حاضر در داخل کشور در حال فعالیت و حتی در حال تولید کلیپ های مبتذل تصویری و به نوعی تامین کننده خوراک شبکه های ماهواره ای هم هستند. کما اینکه غفلت نهاد های نظارتی، برای آنها تبدیل به سایه ای امنیتی نیز شده است!اما باید به یک نکته اساسی هم توجه داشت، که یکی از موثرترین ابزارهایی که شیطان پرستان در ترویج آیین های خرافی و انحرافی خود از آن استفاده می کنند، موسیقی رپ ،بلک متال و ...است که برخی خوانند گان و نوازندگان آنها گرایش های شیطان پرستی دارند.
دکتر شاهین فرهت موسیقیدان و استاد دانشگاه معتقد است:
این نوع از موسیقی اصالت فرهنگی ندارد و ریتم آن به گونه ای است که باعث ایجاد خشونت می شود و در حالی که موسیقی ایرانی دارای ردیف های عرفانی است و  تعالی فکر انسان در آن دیده می شود.وی معتقد است عدم تولید موسیقی خوب باعث گرایش جوانان به این نوع از موسیقی نازل و مبتذل شده است.اما آنچه بسیار مهم است نظارت خانواده ها به موسیقی هایی است که فرزندان شان گوش می دهند.اگر سهل انگاری برخی سازمان های نظارتی را بتوان به دلایلی توجیه کرد ، اما خانواده و پدر و مادر هیچ دلیل موجهی برای سهل انگاری در تربیت فرزند خود ندارند و بی توجهی آنان می تواند لطمه ی جبران ناپذری به تربیت فرزند شان بزند.


  

89/3/1
1:18 ع

احمقترین آدم

گفته آمد که آدمی نیازمند تشویق است که این کار هم در خوبان و هم در بدها اثر خوب می‌گذارد.بنابر این روحیه تشویقگری،خلقی پسندیده است که می‌بایست هر کس خود را به آن بیاراید.اما چقدر و چگونه و کجا ؟  
گــفــتــار امــروز : تناسب تشویق و عمل
. . . هـم در بـحـث تـنـبـیـه و تـوبـیـخ ، هـم در مـقـوله سـتـایـش و تـشـویـق ، بـایـد تناسب میان عـمـل و میزان تشویق مراعات شود ، تا اثر مطلوب را ببخشد . بدون این تناسب ، یا افراط مـی‌شـود یـا تفریط ، و هر دو زیانبار است . البته هریک از این زیاده روی یا کوتاهی در تشویق هم ریشه‌ها و عللی دارد . علی علیه السلام می‌فرماید : الثَناءُ باَکثَر مِن الاستِحقاقِ ملق وَ التَقصیرُ عَن الاستحقاقِ عی او حسد ؛1سـتـایـش بـیـش از حـد اسـتـحـقـاق و شـایـستگی ، تملق و چاپلوسی است . و کم گذاشتن و کوتاهی از حد استحقاق ، ناتوانی یا حسادت است . ایـن سـخن ، ضمن تاکید بر همان تناسب ، دو جنبه افراط و تفریط را در این مساله یادآور مـی‌شود و به ریشه آن هم اشاره دارد . زیاده روی در مدح ، یا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش کـارهـا و اشـیاء سرچشمه می‌گیرد ، یا نشانه روحیه چاپلوسی و نوکر صفتی و حقارت نفس و روح است . حضرت امیر علیه السلام  در سخنی دیگر می‌فرماید : اَکبرُ الحُمقِ الاِغراقُ فی المَدحِ و الذم ؛2  بزرگترین نادانی ، زیاده روی در ستایش یا بدگویی است . هـر چند سخن از تشویق است ، ولی مدح و ستایش نیز ، یکی از جلوه های تشویق و روشهای رغبت آفرینی در افراد به شمار می‌آید . از آنـجـا کـه تشویق برای انگیزش به کار نیک است ، اگر کمتر از ارزش کار و فضیلت صـفـات باشد ، موجب کم اهمیت جلوه یافتن آن کار و صفت می گردد . مثلا اگر یک دانش آموز ، پـس از یـک سـال تـلاش پـیـگـیـر در امـر تـحـصـیـل و داشـتـن معدل بیست ، فقط با یک بارک الله و احسنت تشویق شود ، روحیه خود را از دست می‌دهد ، یا اگـر در بـرابـر فـداکـاری عـظـیم و ایثار چشمگیر یک انسان وارسته ، تنها به ستایش مـخـتصری اکتفا شود ، حق او ادا نشده است . بر عکس ، اگر در برابر کار نیک کوچکی عظیم‌تـریـن تـشویقها بعمل آید ، مثلا در یک جلسه و در یک مسابقه حضوری برای کسی که یک پرسش عادی را فی المجلس جواب داده ، یک سفر حج جایزه بدهند ، این نیز بد آموزی دارد ، هـم ارزش آن جـایـزه لوث مـی‌شـود ، هـم برای آنان که برای تلاش بیشتر ، شایستگیهای والاتـری را از نـظـر عـلمی و عملی دارند ولی در مورد تشویق قرار نمی‌گیرد ، دلسرد و مایوس می‌کند .

1- نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 339
2- غررالحکم، چاپ دانشگاه، ج 2، ص 396


  

پیام رسان

+ با عرض سلام و خسته نباشید خدمت بازدیدکنندگان : به اطلاع میرساند که این وبلاگ دیگر فعالیتی ندارد ، از دوستان خوبم تشکر میکنم که در این مدت با من همراه و همیار بودنند . در همینجا از کلیه دوستان درخواست میکنم که به آدرسهای ذیل مراجعه نمایند . با تشکر حمزه بجنوردی www.Iran-Wiki.Ir www.Iran-Wiki.MihanBlog.Com



+ یه سایت سرگرمی



+ یه سایت توپ برای سرگرمی

+ در این قسمت یه سایت تازه تاسیس را معرفی میکنم که اسمش بزرگترین پرتال سرگرمی ایرانیان هست لینکش اینه : بزرگترین پرتال سرگرمی ایرانیان www.iranfun.tk

+ وبلاگ من به نام قبیله پرواز با مطالب جالب به روز شده http://ghabilehparvaz.blogfa.com/

+ شانه به شانه صف می‌کشند . دست‌های نیاز که به سمت آسمان بلند می‌شود ، زمزمه « اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت » اوج می‌گیرد . احساس می‌کنی پاهایت از زمین خاکی جدا شده است و در فضای دیگری سیر می‌کنی ؛ فضای خلوص ، تسلیم و تقوا . این حس ، پاداش یک ماه روزه‌داری خالصانه پرهیزکاران است که نصیب مؤمنان حقیقی می‌شود . ادامشو بیا تو این لینک بخون



+ شانه به شانه صف می‌کشند . دست‌های نیاز که به سمت آسمان بلند می‌شود ، زمزمه « اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت » اوج می‌گیرد . احساس می‌کنی پاهایت از زمین خاکی

+ شانه به شانه صف می‌کشند . دست‌های نیاز که به سمت آسمان بلند می‌شود ، زمزمه « اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت » اوج می‌گیرد . احساس می‌کنی پاهایت از زمین خاکی جدا شده است و در فضای دیگری سیر می‌کنی ؛ فضای خلوص ، تسلیم و تقوا . این حس ، پاداش یک ماه روزه‌داری خالصانه پرهیزکاران است که نصیب مؤمنان حقیقی می‌شود .

+ شانه به شانه صف می‌کشند . دست‌های نیاز که به سمت آسمان بلند می‌شود ، زمزمه « اللهم اهل الکبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت » اوج می‌گیرد . احساس می‌کنی پاهایت از زمین خاکی جدا شده است و در فضای دیگری سیر می‌کنی ؛ فضای خلوص ، تسلیم و تقوا . این حس ، پاداش یک ماه روزه‌داری خالصانه پرهیزکاران است که نصیب مؤمنان حقیقی می‌شود .

+ سلام کیه که سکه طلا دوست نداشته باشه یه سایتی هست که هر ماه 10 تا سکه طلا به ده نفر میده خودتون برین ببینین اینم آدرسش : www.e-shopecity.com


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ